درباره وبگاه
![]() تمامی مطالب این وبلاگ مورد تایید همسر شهید حسن انتظاری می باشد. خرسندیم که ایشان با نظرات و راهنمایی های خوب خود ما را همراهی می کنند. ***************** این وبلاگ هر 5 روز یک بار به روز رسانی می شود. ***************** در صورتی که تمایل دارید با ما همکاری داشته باشید می توانید از طریق ایمیل زیر با ما ارتباط برقرار کنید. hasanentezari93@gmail.com ***************** خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى-هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشند. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم آیا تو چنان که مینمائى هستى؟ ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید. ***بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه ای*** موضوعات
زندگی نامه شهید حسن انتظاری (۷) شهید حسن انتظاری (۴۵) وصیت نامه شهید حسن انتظاری (۳) شهادت در راه خدا (۱۰) کمک برای برپایی روضه (۱) 110 گناه روزمره (۲۰) احادیث در مورد شهید و شهادت (۷) آیات قرآن در مورد شهادت و شهید (۳) شهید احمد علی نیری (۳) فواید صلوات (۲) نامه قاسم سلیمانی به معصومه آباد (۱) مرحومه فهیمه بابائیانپور (۱) شهید صادق زاده (۱) آمنه وهاب زاده (۱) شهید رضا میرزائی (۱) داستان های جالب (۶۸) توهین به پیامبر اسلام (۱) حاج کاظم میر حسینی (۲) شهید عزالدین (۱) شهید محمد معماریان (۱) ختم زیارت عاشورا (۲) تکاور شهید ابوالفضل عباسی (۱) شهید علی کمیلی فر (۱) جنگ نرم (۲) بیانات رهبری (۹) معصومه اباد (۱) شهید سید مرتضی دادگر (۱) مادر شهیدان فاطمی و رهبری (۱) زندگی امام خامنه ای (۱) حدیث و سخن بزرگان (۱۳) مناسبت های تقویم (۴۸) شهید احمدی روشن (۱) ازدواج (۷) شهید ناصرالدین باغانی (۱) جملات تکان دهنده (۲۹) شهید حجت الله نعیمی (۱) شهید عباس بابایی (۲) شهید آیت الله سید محمدرضا سعیدی (۲) شهید مرحمت بالازاده (۱) شهید همدانی (۱) قاری شهید محسن حاجی حسنی (۱) شهدای مدافع حرم (۶) میثم مطیعی (۱) متفرقه (۳۱) آیت الله بهجت (۲) شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) (۱) بقیه ی شهدای عزیز (۲۴) آیت الله مجتهدی تهرانی (۲) حاج حسن تهرانی مقدم (۱) آرشیو مطالب
»
مرداد ۱۳۹۷
» ارديبهشت ۱۳۹۷ » اسفند ۱۳۹۶ » بهمن ۱۳۹۶ » دی ۱۳۹۶ » آبان ۱۳۹۶ » مهر ۱۳۹۶ » شهریور ۱۳۹۶ » مرداد ۱۳۹۶ » تیر ۱۳۹۶ » خرداد ۱۳۹۶ » ارديبهشت ۱۳۹۶ » فروردين ۱۳۹۶ » اسفند ۱۳۹۵ » بهمن ۱۳۹۵ » دی ۱۳۹۵ » آذر ۱۳۹۵ » آبان ۱۳۹۵ » مهر ۱۳۹۵ » شهریور ۱۳۹۵ » مرداد ۱۳۹۵ » تیر ۱۳۹۵ » خرداد ۱۳۹۵ » ارديبهشت ۱۳۹۵ » فروردين ۱۳۹۵ » اسفند ۱۳۹۴ » بهمن ۱۳۹۴ » دی ۱۳۹۴ » آذر ۱۳۹۴ » آبان ۱۳۹۴ » مهر ۱۳۹۴ » شهریور ۱۳۹۴ » مرداد ۱۳۹۴ » تیر ۱۳۹۴ » خرداد ۱۳۹۴ » ارديبهشت ۱۳۹۴ » فروردين ۱۳۹۴ » اسفند ۱۳۹۳ » بهمن ۱۳۹۳ » دی ۱۳۹۳ » آذر ۱۳۹۳ » آبان ۱۳۹۳ » مهر ۱۳۹۳ » شهریور ۱۳۹۳ » مرداد ۱۳۹۳ » تیر ۱۳۹۳ |
نویسنده خادم الشهدا در چهارشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۱ ب.ظ
| ۰
دارد تمام می شود این روضــه ها بیا وقتـــــــی دگــــــر نمانده برایـــم بیا بیا پنجاه و هفت شب به سر و سینه ها زدیم شبهای واپسین شده ،صاحــــب عزا بیا پنجاه و هفت شب وســـط روضه حسین نالــــــــه زدیم منتـــــــقم کــــــــربلا بیا حالا شب یتیمی زهرای اطــــــهر است امشب به خاطر دل خیر النـــــساء بیا گاهی اسیر گنبد خضراء، گـــــهی بقیع هر جا که می رویم به هـــــمراه ما بیا یاد غریب را زغریبی در آوریــــــــم آقا برای دفــن تن مجـــــتبی بــــــــیا روز شهادت پیام بر اکرم است؛پیامبر رحمت و پیامبر رفق و مدارا. این همه که مردم مکه او را آزار دادند اما همین که مکه را فتح کرد صدا زد:اَلْیَوْم یَوْمَ الْمَرْحَمَة.1 امروز روز مرحمه است. همه را بخشید.پیامبر بارها فرمودند:اللُّهُمَّ اهِد قومِی فَاِنَّهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ2 خدایا این ها را هدایت کن همانا بعضی از این قوم نمی دانند؛اللّهُم اغْفِر لِاُمَّتِی3.به او گفتند:یا رسول الله، نوح نفرین کرد،آب آمد.قوم عاد،باد آنها را گرفت.قوم دیگری قحطی آنها را گرفت.شما هم نفرین کنید،شما بیش از پیغمبر های دیگر اذیت و آزار شدید؛ ما أوذِیَ نَبِیٌ مثلَ ما اُذیتُ.4 هیچ پیغمبری مثل پیغمبر ما اذیت نشد. فرمود:نه،من نفرین نمی کنم. خداوند در قرآن می فرماید:تا وقتی دو چیز در بین مردم است عذاب نمی آید: 1-شخص تو(پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم)،تا شما در میان مردم هستی عذاب نمی آید 2-استغفار،تا استغفار در بین مردم است عذاب عام برای مسلمانان نمی آید. برچسبها: آخر ماه صفر , تفاوت پیام بر با بقیه پیامبران , جملات آموزنده , جملات فلسفی , رحلت پیامبر , شهادت امام حسن , شهادت امام رضا , متن روضه پیامبر و امام حسن , نویسنده خادم الشهدا در يكشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۲ ق.ظ
| ۰
( از فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی - ره ) به یاد خدا باشید یا با تسبیح یا با دل. یاد خدا با دل خیلی اهمیت دارد. گاهی اوقات انسان با زبان در حال گفتن ذکر استغفار است، اما گناه هم می کند. در حدیث آمده که : « کسی که در حال گناه کردن استغفار میکند، خود را مسخره کرده است» یکی از علما می گفت: سی سال پیش سوار اتوبوس بودم، یک حاجی هم با ریش و عبا و قبا جلوی من نشسته بود. هر زن بی حجابی که وارد اتوبوس می شد، حاجی نگاه می کرد و یک « استغفر الله » می گفت. پشت سر هم هر زنی که وارد می شد، حاجی این کار را می کرد. یک وقت در یکی از ایستگاه ها یک خانم بی حجاب سوار ماشین شد، حاجی متوجه او نشد، من با دست به شانه اش زدم و گفتم : « حاج آقا، یک استغفر الله دیگر هم سوار اتوبوس شد! شخص حاجی با شنیدن حرف من ناگهان برگشت و متوجه شد یک عالم پشت سرش نشسته و مراقب اوست و فهمیده که شیطان او را بازی داده است. جیک نزد. شیطان این قدر عجیب است که در حالی که مشغول استغفار هستی، شما را به گناه می اندازد. این ذکر به درد نمی خورد. چون دل به یاد خدا نیست. حاجی پشت سر هم می گفت:« خدا لعنت کند کسانی را که اینها را بی حجاب کرده اند» اما با این حال، خودش، محو تماشایشان بود. اگر دل انسان به یاد خدا باشد که چشم، به زن نامحرم نگاه نمی کند! تسبیح در دست و ذکر استغفار هم بر لب، اما دل به یاد خدا نیست! از خدا بخواهید که دل هایتان به یاد او باشد. این مطلب را یادگاری از من داشته باشید: ذکر خالی، چنگی به دل نمی زند! منبع:محمودی گلپایگانی، در محضر مجتهدی ج 2، ص 165،انتشارات مستجار،1392 برچسبها: آیت الله مجتهدی تهرانی , بی حجاب , داستان ها آموزنده , داستان های جذاب , ذکر , سردار بزرگ الغدیر شهید حسن انتظاری , یاد خدا , نویسنده خادم الشهدا در پنجشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۱ ق.ظ
| ۱
بکوشید اگر عُلقه ، ارتباط ، و محبتی به دنیا دارید، قطع کنید. این دنیا با تمام زرق و برق ظاهری اش ناچیزتر از آن است که قابل محبت باشد، چه رسد که انسان از همین مظاهر زندگی هم محروم باشد.... تازه اگر همانند اهل دنیا دارای زندگی مرفّه و مجللّی باشید و خدای نخواسته، عمر خود را با عیش و نوش سپری سازید، پس از پایان عمر میبینید که همانند خواب خوشی گذشته است، ولی عقوبات و مسئولیاتش همیشه گریبان گیر شما خواهد بود. این زندگی زودگذر به ظاهر شیرین در مقابل عذاب غیر مُتناهی چه ارزشی دارد؟ عذاب اهل دنیا گاهی نامتناهی (بی انتها و تمام نشدنی) است.... شما اگر نیّت خود را خالص و عمل خود را صالح کنید، مقامات عالیه و درجات رفیعه برای شما آماده است. مقامی که برای بندگان صالح خدا در نظر گرفته شده، تمام دنیا و مافیها، با آن جلوههای ساختگی، در مقابل آن به قدر پشیزی ارزش ندارد. بکوشید به چنین مقامات عالیه برسید. منبع: امام خمینی - ره ، جهاد اکبر،انتشارات امیر کبیر، 1360، ص 58 برچسبها: امام خمینی , جملات آموزنده , جملات تکان دهنده , جملات فلسفی کوتاه , دنیا ارزش ندارد , سخنان بزرگان , شهید حسن انتظاری , نویسنده خادم الشهدا در شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۰۴ ق.ظ
| ۱
خدا نکند انسان به امراض بیدرد مبتلا گردد. مرضهایی که درد دارد انسان را وادار میکند که در مقام علاج برآید؛ به دکتر و بیمارستان مراجعه کند؛ لیکن مرضی که بیدرد است و احساس نمیشود، بسیار خطرناک میباشد. وقتی انسان خبردار میگردد که کار از کار گذشته است. ... مرض های روانی اگر درد داشت ... بالاخره انسان را به معالجه و درمان وا می داشت ولی چه توان کرد که این امراض خطرناک ، درد ندارد، مرض غرور و خودخواهی بی درد است ، معاصی دیگر بدون ایجاد درد، قلب و روح را فاسد می سازد. این مرضها نه تنها درد ندارد بلکه ظاهر لذت بخشی نیز دارد، مجالس و محافلی که به غیبت می گذرد خیلی گرم و شیرین است حب نفس و حب دنیا که ریشه همه گناهان است لذت بخش می باشد و قهرا انسان اگر از مرضی لذت برد و درد هم نداشت دنبال معالجه نخواهد رفت . و هرچه به او اعلام خطر کنند که این مرض کشنده است باور نخواهد کرد. منبع: حضرت امام خمینی (ره)، جهاد با نفس یا جهاد اکبر، ص 56 ، انتشارات امیر کبیر، 1360 برچسبها: امام خمینی , امراض خطرناک , بیماری بدون درد , درد ناعلاج , شهید حسن انتظاری , مبارزه با نفس یا جهاد اکبر , مراقبه , گناه , نویسنده خادم الشهدا در سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۱ ق.ظ
| ۱
روز قیامت نیکی هایمان را به محبوب ترین فرد زندگیمان نخواهیم داد! منبع: شمیم یاس- خرداد1386- شماره 51- بهشت پارسایی/یادی از آیت الله بهاء الدینی (ره) برچسبها: آیت الله بهاء الدینی , جملات تکان دهنده , جملات زیبا , جملات فلسفی کوتاه , حق الناس , زرنگی , شهید حسن انتظاری , نویسنده خادم الشهدا در جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۳۳ ب.ظ
| ۱
پرسش : آیا امام حسین(علیه السلام) با عمر سعد مذاکره ای داشت؟ پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: چون عمرسعد با لشکر عظیمى به کربلا آمد و در برابر لشکر محدود امام(علیه السلام) ایستاد. فرستاده عمرسعد نزد امام(علیه السلام) آمد. سلام کرد و نامه ابن سعد را به امام تقدیم نمود و عرض کرد: مولاى من! چرا به دیار ما آمده اى؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هذا أَنْ أَقْدِمَ، فَأَمّا إِذْ کَرِهُونِی فَأَنَا أَنْصَرِفُ عَنْهُمْ»!؛ (اهالى شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کرده اند، و اگر از آمدن من ناخشنودند باز خواهم گشت!).(1) خوارزمى روایت کرده است: امام(علیه السلام) به فرستاده عمرسعد فرمود: «یا هذا بَلِّغْ صاحِبَکَ عَنِّی اِنِّی لَمْ اَرِدْ هذَا الْبَلَدَ، وَ لکِنْ کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هذا اَنْ آتیهُمْ فَیُبایَعُونِی وَ یَمْنَعُونِی وَ یَنْصُرُونِی وَ لا یَخْذُلُونِی فَاِنْ کَرِهُونِی اِنْصَرَفْتُ عَنْهُمْ مِنْ حَیْثُ جِئْتُ»؛ (از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامده ام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهى که آمده ام باز مى گردم).(2) وقتى فرستاده عمرسعد بازگشت و او را از جریان امر با خبر ساخت، ابن سعد گفت: امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین(علیه السلام) برهاند. آنگاه این خواسته امام را به اطّلاع «ابن زیاد» رساند ولى او در پاسخ نوشت: «از حسین بن على(علیه السلام) بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت...!». چون نامه ابن زیاد به دست ابن سعد رسید، گفت: «تصوّر من این است که عبیدالله بن زیاد، خواهان عافیت و صلح نیست». عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد امام حسین(علیه السلام) فرستاد. امام(علیه السلام) فرمود: «لا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ اَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ»؛ (من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى!).(3) همچنین در عصر تاسوعا، امام حسین(علیه السلام) قاصدى نزد عمرسعد روانه ساخت که مى خواهم شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتى داشته باشیم. چون شب فرا رسید ابن سعد با بیست نفر از یارانش و امام حسین(علیه السلام) نیز با بیست تن از یاران خود در محلّ موعود حضور یافتند. امام(علیه السلام) به یاران خود دستور داد تا دور شوند تنها عبّاس برادرش و على اکبر فرزندش را نزد خود نگاه داشت. همین طور ابن سعد نیز به جز فرزندش حفص و غلامش، به بقیّه دستور داد، دور شوند. ابتدا امام(علیه السلام) آغاز سخن کرد و فرمود: «وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟ أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعالى»؛ (واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست). ابن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند. امام(علیه السلام) فرمود: «أَنَا أَبْنیها لَکَ»؛ (من آن را براى تو مى سازم). ابن سعد گفت: من بیمناکم که اموالم مصادره گردد. امام فرمود: «أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مالِی بِالْحِجاز»؛ (من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم). ابن سعد گفت: من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند]. امام حسین(علیه السلام) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، فرمود: «مالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا، وَ لا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِراقِ إِلاّ یَسیراً»؛ (تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى). ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت: «وَ فِی الشَّعیرِ کِفایَةٌ عَنِ الْبُرِّ»؛ (جو عراق مرا کافى است!).(4) امام(علیه السلام) در هر گام به اتمام حجّت مى پردازد تا هیچ کس فردا، ادّعاى بى اطّلاعى نکند، جالب این که فرمانده لشکر دشمن نیز تلویحاً حقّانیّت امام(علیه السلام) و ناحق بودن دشمن او را تصدیق مى کند، تنها عذرش ترس از بیرحمى و قساوت آنهاست و این اعتراف جالبى است! از سوى دیگر تمام تلاش امام(علیه السلام) خاموش کردن آتش جنگ است و تمام تلاش دشمن افروختن این آتش است، غافل از این که این آتش سرانجام شعله مى کشد و تمام حکومت دودمان بنى امیّه را در کام خود فرو مى برد.(5) منابع: (1). تاریخ طبرى، ج 4، ص 311؛ ارشاد مفید، ص 435 و بحارالانوار، ج 44، ص 383. (2). مقتل الحسین خوارزمى، ج 1، ص 241. (3). اخبار الطوال، ص 253. (4). فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 164-166 و بحارالانوار، ج 44، ص 388-389. (5). گرد آوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص 386.
برچسبها: داستان های آموزنده , داستان های پند آموز , سلام بر امام حسین , عاشورا , محرم , مذاکره , مذاکره امام حسین با عمربن سعد , مذاکره روز عاشورا , نویسنده خادم الشهدا در يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۳۷ ب.ظ
| ۰
روی منبر امام باقر صحبت می فرمودند؛ جمعیت زیادی نشسته بودند، یه پیرمردی اومد گفت: آقا سلام علیکم آقا فرمود: و علیک السلام، آقا من یه سوال دارم. امام باقر میدونه سوال کننده کیه و سوالش چیه به تمام امور واقف و آگاهه؛ فرمود: راه رو باز کنید بیاد، پیرمرد خمیده خمیده اومد جلوی منبر ، آقا اومد پایین بغلش کرد آقا من شما رو خیلی دوست دارم. آقا فرمود: می دونم؛ من جد شما رو باباتونو جد غریب حسین رو ،پدرت امیرالمومنین رو ، مادرت فاطمه رو ، رسول خدا رو خیلی دوست دارم. آقا فرمود: می دونم، تصدیق می کنم، آقا گمان نکنید با دشمنان شما من خرده حساب دارم، من به خاطر شما با اونها دشمنم و دوستشون ندارم. آقا فرمود: می دونم؛ خیلی ابراز عشق کرد به امام باقر گفت آقا یه سوال دارم من آخر عمرمه یه بشارتی به من بده من بخوام از دنیا برم کی میاد بالای سرم، شما میاید؟ آقا فرمود: بله من میام، بابام میاد، جد غریبم حسین میاد، جدم امام مجتبی میاد، امیر المومنین میاد، جدم رسول خدا میاد، دید این پیرمرد دارند قند تو دلش آب می کنند، آرام صدا زد مادرم هم میاد؛ پیرمرد آنقدر خوشحال شد گریه کرد از حال رفت آب براش آوردند به صورتش زدند بلند شد، گفت: آقا از زبون شما میشه یه بار دیگه بگید کی میاد، آقا با حوصله فرمود آره عزیزم من میام، بابام میاد، اجدادم میان، مادرم فاطمه میا،د دوباره پیرمرد از حال رفت. بار سوم تا آقا فرمود ، گفت آقا ممنونم من خیالم راحت شد راه رو باز کردند پیرمرد داشت می رفت امام باقر فرمود: «ها هو اهل الجنة» اگه عشق واقعی باشه شیعه دنبال گناه نمیره... برچسبها: داستان های آموزنده , شهادت امام محمد باقر , شهید حسن انتظاری , شیعه واقعی , متن روضه امام محمد باقر , نویسنده خادم الشهدا در دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ب.ظ
| ۰
سالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارک باد. برای مشاهده ی کلیپ حامد زمانی ویژه ی سالروز ازدواج حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها اینجا کلیک کنید. عاقد: خدا شاهد: رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم دفتر: لوح محفوظ مکان: عرش عروس: کوثر داماد: حیدر درس هایی از ازدواجشان: کفو و همتا بودن : اگر مسئله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی (علیهالسلام) خرسند میشدند. اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه (علیهاالسلام) نیز خواستگاران فراوانی بودند اما حضرت فاطمه(علیهاالسلام) و پیامبر(صلی الله علیه و آله) به این وصلتها راضی نشدند. خواستگاری بدون واسطه: خواستگاری بدون هیچ تشریفات و حضور واسطه انجام شد و حضرت علی(علیهالسلام) شخصاً به خواستگاری حضرت فاطمه(علیهاالسلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اقدام نمود. شرط اول، رضایت دختر: پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) بدون رضایت دخترش حضرت فاطمه(علیهاالسلام) به خواستگار پاسخ مثبت نداد. قناعت: در تهیه جهیزیه به ضروریترین و ابتداییترین وسائل زندگی در آن عصر بسنده شد، از سیرت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) میآموزیم که باید در الگوی مصرف تجدید نظر کنیم و در زندگی فناپذیر و زودگذر دنیا به حداقل ممکن قناعت ورزیم تا از گذرگاه پرهیاهوی زندگی سبکبار بگذریم و تن به بردگی این و آن ندهیم. مهیا کردن خانه برای ورود عروس :اکنون ببینیم علی بن ابیطالب(علیهالسلام) شهسوار اسلام و محبوبترین مردان و نزدیکترین آنان در نزد خدا و رسول خدا چه داشت و چه تهیه کرد: ابن شهر آشوب در مناقب نقل میکند: که حضرت علی(علیهالسلام) نیز اتاق خود را برای عروسی آماده کرد. بدین ترتیب که: ابتدا مقداری ماسه کف اطاق پهن کرد و چوبی هم تهیه نمود به دو طرف اتاق وصل کرد تا لباسهای خود را روی آن بیاندازد، و یک پوست گوسفند هم کف اتاق انداخت، و یک بالش نیز که داخلش را از لیف خرما پر کرده بودند در آنجا نهاد. این بود وسایل شخص دوم جهان اسلام . منبع1 : زندگانی حضرت فاطمه(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت، مولف سیدهاشم رسولی محلاتی، ص56 . منبع2:زندگانی فاطمه زهرا(علیهاالسلام) تألیف محمد قاسمپور با مقدمه آیتالله مرعشی نجفی، ص47. برچسبها: جملات آموزنده , جملات تکان دهنده , درس هایی از ازدواج حضرت فاطمه و علی , سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه , سبک زندگی , نویسنده خادم الشهدا در يكشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۳۶ ب.ظ
| ۰
اسماعیل بن سهل میگوید: به خدمت امام جواد علیه السلام نوشتم: «به من چیزی بیاموز که هرگاه آن را بگویم، در دنیا و آخرت با شما باشم. حضرت با خط شریف خود که آن را می شناختم نوشت: سوره مبارکه «انا انزلناه» را بسیار تلاوت کن و دو لب خود را با گفتن استغفار تر کن (نیروی تازه بخش)». تو را به پنج چیز سفارش میکنم: اگر بر تو ستم شد، ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن، اگر تو را تکذیب کردند،خشمگین مشو، اگر ستایشت کردند، شاد مشو، واگر نکوهشت کردند، بیتابی مکن. منبع: بحارالانوار، ج 75، ص 167 شهادت امام جواد الائمه علیه السلام به سرور و مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه ی دوست داران ائمه اطهار تسلیت باد. برچسبها: امام جواد , جملات آموزنده , جملات تکان دهنده , جملات فلسفی کوتاه , سفارش امام به اسماعیل بن سهل , شهادت امام جواد الائمه , |
لینک دوستان ما
آخرین مطالب وبگاه
»
مرضیه اعیان همسر شهید انتظاری که بود؟
» انا لله و انا الیه راجعون » نرجس خاتون که نام دیگر او ملیکا بود، نوه قیصر روم و از خاندان شمعون، وصى بلا فصل حضرت مسیح است. » شهیدی که با یک اذان معجزه کرد + صوت اذان شهید ابراهیم هادی » سالگرد عروج شهیدان انتظاری » مدافع حرم ایرانی که عملیات داعش را در زمان اسارتش لو داد » شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها » توکل بر خدا » نماز اول وقت » زیارت اربعین پیوندهای روزانه
» مسلم خاطری
» مهدویت » نوشته های فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی » عالم مجازی (واقعی) » ترجمه قالب دیگر وبلاگ ها به قالب بیان » آیت الله مکارم شیرازی » بانو مجتهده امین » حکیم بزرگوار آیت الله جوادی » آیت الله حسن حسن زاده آملی » خامنه ای دات آی آر » حضرت امام خمینی ره طراح قالب
|