نویسنده خادم الشهدا در پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۰ ق.ظ
| ۰
شهید و شهادت در لغت به معنای شهود یا حضور است و شاهد و شهید یعنی حاضر و جمع آن شهدا است. (1) در مجمع البحرین آمده است: شهادت یعنی کشته شدن در راه خدا. وجه تسمیه چنین قتلی به شهادت، بدین جهت است که ملائکه رحمت بدین صحنه حضور یابند و بر این وجه، شهید به معنای شهود است، یا بدین سبب که خدا و فرشتگانش به دخول شهید به بهشت گواهی دهند و یا بدین لحاظ که شهید به همراه انبیا در قیامت بر دیگر امم گواهی دهند و یا چون شهید زنده و حاضر است، به موجب آیه: "احیاء عند ربهم یرزقون؛ (2) شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"، و یا به این جهت که وی به شهادت حق قیام نمود تا کشته شد.(3)
در تفسیر نمونه نیز آمده است: اطلاق "شهید" از ماده "شهود" بر آنها یا به خاطر حضور رزمندگان اسلام در میدان نبرد با دشمنان حق است، یا به خاطر این که در لحظه شهادت، فرشتگان رحمت را مشاهده میکنند، و یا به خاطر مشاهده نعمتهای بزرگی است که برای آنها آماده شده و یا به جهت حضورشان در پیشگاه خداوند است، آنچنانکه در سوره آل عمران میفرماید: "هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدهاند مردگانند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند".(4)
همیشه در تاریخ ملتها روزهایی پیش میآید که بدون ایثار و فداکاری و دادن قربانیان، بسیاری از خطرات برطرف نمیشود، و اهداف بزرگ و مقدس محفوظ نمی ماند. این جا است که گروهی مؤمن و ایثارگر باید به میدان آیند و با نثار خون خود از آیین حق پاسداری کنند. در منطق اسلام به این گونه افراد "شهید" گفته میشود.
در اسلام کمتر کسی به پایه و عظمت شهید میرسد؛ شهیدانی که آگاهانه و با اخلاص نیت به سوی میدان نبرد حق و باطل رفته، و آخرین قطرات خون پاک خود را نثار می کنند.
درباره مقام شهیدان، روایات عجیبی در منابع اسلامی دیده می شود که حکایت از عظمت فوقالعاده ارزش کار شهیدان می کند. در روایتی از رسول گرامی (ص) میخوانیم: "در برابر هر نیکی، نیکی بهتری وجود دارد تا به شهادت در راه خدا رسد که برتر از آن چیزی متصور نیست".(5)
در روایت دیگری از امام زین العابدین (ع) میخوانیم: "هیچ قطرهای محبوب تر در پیشگاه خدا، از دو قطره نمیباشد: "1 - قطره خونی که در راه او ریخته میشود. 2 - قطره اشکی که در تاریکی شب از خوف خدا جاری میگردد و فقط به این قطره اشک، خدا اراده شده باشد".(6)
اگر تاریخ اسلام را ورق زنیم، میبینیم قسمت مهمی از افتخارات را شهیدان آفریده و بخش عظیمی از خدمت را آنان کردهاند. نه تنها دیروز، امروز نیز فرهنگ سرنوشت ساز "شهادت" است که لرزه بر اندام دشمنان می افکند، و آنها را از نفوذ در دژهای اسلام مأیوس میکند.
بدون شک "شهادت" یک هدف نیست؛ هدف پیروزی بر دشمن و پاسداری از آیین حق است، اما پاسداران باید آن قدر آماده باشند که اگر در این مسیر، ایثار خون لازم شود، از آن دریغ ندارند، و این معنای امت شهید پرور است، نه این که شهادت را به عنوان یک هدف طلب کنند.
شهادت در فرهنگ اسلام دو معنای متفاوت دارد:
- معنای خاص.
- معنای گسترده و عام.
معنای خاص، کشته شدن در معرکه جنگ در راه خدا است که احکام خاص در فقه اسلامی دارد، از جمله عدم نیاز شهید به غسل و کفن، بلکه با همان لباس خونین دفن میشود.
معنای وسیع شهادت آن است که انسان در مسیر انجام وظیفه الهی کشته شود، یا بمیرد، همان سربازی که در درگیری با اشرار و یا با منافقان به درجه رفیع شهادت رسیده است. هر کس در حین انجام چنین وظیفهای به هر صورت از دنیا برود، "شهید" است.
در روایات اسلامی آمده است که چند گروه شهید از دنیا میروند:
- از پیامبر گرامی (ص) نقل شده: "کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است". (7)
- حضرت علی (ع) میفرماید: "کسی که در بستر از دنیا رود، اما معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر (ص) او و اهلبیتش (ع) را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است". (8)
- در حدیث دیگری از امام صادق (ع) میخوانیم: "کسی که برای دفاع از مال خود در برابر مهاجمان ایستادگی کند و کشته شود، شهید است". (9)
- هم چنین کسان دیگری که در مسیر حق کشته میشوند یا میمیرند.
از این جا عظمت فرهنگ اسلامی و گسترش آن روشن میشود.
امام رضا (ع) او از پدرانش، از رسول خدا (ص) نقل میکند:
"نخستین کسی که داخل بهشت میشود، شهید است". (10)
-----------------------------------------------------------------
پی نوشتها:
1 - لسان العرب به نقل از بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ج 2، ص 1339، کلمه شهید و شهادت.
2 - آل عمران (3) آیه 169.
3 - شیخ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج الربع الثانی، ص 553.
4 - آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 21، ص 405.
5 - بحارالانوار، ج 97، ص 15، چاپ بیروت.
6 - همان، ج 97، ص 10، حدیث 16.
7 - سفینه البحار، ج 1، ماده "شهد" ص 720 چاپ قدیم.
8 - نهج البلاغه، خطبه 19، آخر خطبه.
9 - سفینةالبحار، ج اول، ماده "شهد" چاپ قدیم.
10 - بحارالانوار، ج 71، ص 272؛ تفسیر نمونه، ج 21، ص 403 - 408، با تلخیص و برداشت.
برچسبها:
جملات زیبا ,
سخنان بزرگان ,
شهادت ,
شهدا ,
شهید حسن انتظاری ,
مقام شهدا ,
نویسنده خادم الشهدا در چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۰۳ ق.ظ
| ۰
وقت نماز بود و حسن وضو گرفته بود. نماز جماعت را به امامت آقای صدرالساداتی اقامه کردیم. حسن از دوره نوجوانی نمازهای واجب را با نافله می خواند. این را هم بگویم من ندیدم نماز شبش ترک شود. اگر ساعت دو نیمه شب هم از ماموریت می آمد ساعت سه بلند می شد و نمازش را می خواند. عادتش شده بود.
برای ما مشکل بود هر شب نماز شب بخوانیم اما او می خواند. می گفتیم :
"حسن تو شب ها بلند می شوی نماز می خوانی و گریه می کنی ، ریا می شود."
می خواستیم کاری کنیم که شب ها سه چهار ساعتی راحت بخوابیم. می گفت:
"احمد اگر ریا می شود اگر هر چه باشد من نمازم را می خوانم اصلا دیگران هم باید بخوانند جبهه جایی نیست که شب را بدون نماز شب به صبح برسانی."
بچه ها به تاسی از او نماز شب می خواندند. بعد هم قرائت قرآن بود و زیارت عاشورا. همه می دانستند در سنگر آقای انتظاری دعا و نماز جماعت و روضه برقرار است. اگر روحانی نبود خودش جلو می ایستاد و نمی گذاشت هیچ کدام از نمازها به صورت فرادا اقامه شود.
+ راوی آقای احمد سلطانی یکی از همراهان شهید حسن انتظاری، برگرفته از کتاب نشون به اون نشونی
برچسبها:
احمد سلطانی ,
روضه ,
شهید حسن انتظاری ,
نشون به اون نشونی ,
نماز جماعت ,
نماز شب ,
نویسنده خادم الشهدا در يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۵۹ ق.ظ
| ۰
در عجبم از رهبری که می گویند ۹۵ میلیارد دلار دارایی دارد، کلکسیون های رنگ و وارنگ از هر نوع دارد، ۱۷۰ عصای آنتیک دسته طلا دارد، بجای نان و پنیر در صبحانه اش خاویار رشت دارد، بجای بیت چندین و چند ویلا در شمال دارد، عباهایی به قیمت ۴۰۰ هزار دلار دارد، هواپیمای ۳۳۰ برای جابجایی اسب هایش دارد، باغ ملک آباد به مساحت ۱۰ هزار متر در مشهد دارد، کمیسیون ۵ سنتی از یک میلیون و نهصد هزار بشکه نفت دارد، پس نمی دانم این چه کفش های پینه بسته ایست که او به پا دارد؟؟؟؟!!!!!
هان فهمیدم او نام و نشانی از علی علیه السلام دارد، میلیون ها فدایی و جان ناقابل دارد، خانه اش بجای فرش، موکت و نقشی از عرش دارد، در دل هر ایرانی باغیرت جای دارد، همچون شهدا چفیه ای بر گردن دارد، همچون جانبازان دستی ز یادگار از دشمن دارد، صدها هزار خاطره از جبهه و زندان دارد، راستی یادم رفت او کفش هایی پینه بسته همچون امیرالمؤمنین علی علیه السلام دارد…
شهادت یادگار امام از زندگی ساده رهبری
وظیفه خود میدانم این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم که من از وضع منزل حضرت آیتالله خامنهای مطلع هستم. در خانه مقام معظم رهبری هرگز بیش از یک نوع غذا بر سر سفره نیست. خانواده ایشان روی موکت زندگی میکنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس و پوسیده زیر پاهایم پهن بود که من از زبری و خشنی آن فرش- که ظاهراً جهیزیه همسر ایشان بود- اذیت میشدم از آنجا برخاستم و به موکت پناه بردم. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی.
پ,ن: مطمئن هستم بعد از این مطلب عده ای میان میگن که چرا روی این عکس مانور میدین و جنبه منفی داره و ازین حرفا. در جواب پیشاپیش می گم زمانی که شماها خواب بودین و آقای مخملباف چرندیاتی مبنی بر دارایی های نداشته رهبر مثل عبا و اسب و انگشتر و …. نوشت و پخش کرد ما جواب قانع کننده دادیم اما عده ای ساده لوح از ما سند خواستند، خب این هم سند…
منبع: http://andishehnew.blogfa.com/post/31
برچسبها:
امام خامنه ای ,
زندگی رهبر ,
شهید حسن انتظاری ,
کفش های رهبر ,
نویسنده خادم الشهدا در دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۳ ق.ظ
| ۰
خدایا شرمنده ام ...
1. از اینکه حسد کردم.
2.از اینکه تظاهر به دانستن مطلبی کردم که اصلا نمیدانستم.
3.از اینکه زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.
4.از اینکه در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
5.از اینکه مالی را که به تو تعلق داشت از خود حساب کردم.
ادامه دارد...
برچسبها:
جملات آموزنده ,
جملات فلسفی کوتاه ,
جملات کوتاه و آموزنده ,
شهید حسن انتظاری ,
گناه ,
نویسنده خادم الشهدا در چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۶ ق.ظ
| ۰
می گفت: تو کی میخواهی یاد بگیری که به من بگویی چه چیزی کم داریم؟
چنان من را شیفته خود کرده بود که دلم نمی آمد وقتش را صرف کارهای بی ارزش کند. بعضی اوقات نان های بیات شده را می خوردیم اما حاضر نبودم وقتش را در صف تهیه ی اجناس موردنیاز خانه بگذارند. ماه رمضان معمولا در مساجد یزد افطاری مختصری می دهند. ما به مسجد شهرک قدس می رفتیم. وقتی افطاری می دادند، می گفت:
نان افطاری که رسید. تو هم که نمی گذاری من دست به سیاه و سفید بزنم ، با دهان روزه هم کار می کنی بگذار لااقل در کارهای خانه کمکت کنم . اگر چه من اجازه نمی دادم ولی او تمام تلاشش را برای آسایش من می کرد.
زمانی که در بنیاد شهید کار می کردم ؛ اگر می دانست تلفنچی مشکلی ندارد علاقه اش را ابراز می کرد. اگر می خواست به من سر بزند، ساندویچ می خرید، زیر لباسش می گذاشت و برایم می آورد. چند دقیقه ای می ایستاد و اگر چه این ماندن کم بود ولی چنان احساسی به من منتقل می کرد که تا مدت ها شارژ بودم و من این همه تاثیر را به خاطر محبت بی غل و غشش می دانم هیچ گاه نشد کنارش بنشینم و احساس کنم ضرر کرده ام.
+روایت شده از همسر شهید حسن انتظاری
برچسبها:
افطار ,
رمضان ,
شهید حسن انتظاری ,
همسر شهید ,
همسرداری ,